آیا از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت های یک زندگی واقعی ترس دارید؟ خیلی از خانمها مثل شما هستند. این میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از ترسهای کودکی گرفته تا تجربیات بزرگسالی.
ترس از متعهد شدن لزوماً به این معنا نیست که نیاز به کمک حرفهای دارید بلکه نشانه این است که باید دیدگاههای خودتان را درمورد روابط ارزیابی کنید تا ببینید چه چیز جلوی شما را میگیرد و نمیگذارد وابستگی دائمی ایجاد کنید.
برای غلبه بر این مشکلات، این 10 نکته را بخوانید تا ببینید مشکل شما کدامیک از اینهاست.
1. روابط زیادی را دیدهاید که برهم خورده است
آیا والدینتان از هم طلاق گرفتهاند؟ شاید دوستان زیادی داشته باشید که روابطشان برهم خورده و بخاطر آن سختی و درد زیادی را متحمل شدهاند. اگر اینطور است، ترس شما از متعهد شدن در روابط قابل درک است. با شاهد مشکلات احساسی دیگران بودن میفهمید که چه زمانهایی ممکن است رابطه دچار مشکل شود.به جای اینکه روی روابط شکستخورده اطرافتان تمرکز کنید، به زوجهای موفقی که میشناسید دقت کنید تا ببینید آنها برای شاد و خوشبخت زندگی کردن کنار هم چه میکنند.
2. آشنایان و دوستان نزدیک از زندگی مجردی لذت میبرند
با روی کار آمدن فمینیسم، مجرد ماندن دخترها و بالا رفتن سن ازدواج آنها افزایش یافت و زنان زیادی انتخاب میکنند که زندگی مجردی داشته باشند. زنان مجرد هیچوقت فرصتهای بیشتری نداشتهاند و حداکثر زندگی شان در کار خلاصه می شود.
از شکست فردی ترس دارید
شاید به این دلیل از متعهد شدن میترسید که مهارتهای ارتباط طولانیمدت مثل صبر، حوصله و فداکاری را در خود نمیبینید. شاید غذا پختن و تمیزکاری خانه را بلد نیستید و از این میترسید که طرفمقابلتان را در زندگی زناشویی ناامید کنید. به خاطر داشته باشید که هر فرد تواناییهای خاص خود را دارد و افراد مختلف به تواناییهای مختلفی ارزش میگذارند. روابط طولانی زمانی موفق میشوند که افراد به یکدیگر برای آنچه که هستند ارزش بگذارند. همچنین میتوانید وقت بگذارید و مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید و از زنانی که ازدواجهای موفقی دارند کمک بگیرید تا اعتمادبهنفس لازم برای غلبه بر ترس از متعهد شدن را به شما بدهند.
از ناامیدی یا سرخوردگی میترسید
وقتی به سالهای آینده یک ازدواج فکر میکنید، ممکن است نگران شوید که ازدواجتان انتظاراتتان را برآورده نکرده و آنی نباشد که میخواستید. البته این تاحدی درست است. ممکن است یک روز از کنار یک مرد شکمگنده از خواب بیدار شوید که جواب حرفهایتان را به جای قربانصدقه با بیحوصلگی میدهد. همچنین ممکن است مثل قبل دیگر به شما توجه نداشته باشد. اما وقتی آن روز میرسد، همانطور که برای همه زوجها پیش میآید، به خودتان یادآور شوید که چرا با این مرد ازدواج کردید و افکاری که بیشترین ترس از متعهد شدن را برایتان آورده است را سرکوب کنید.به خاطر داشته باشید که صداقت و حرف زدن میتواند ترس از سرخوردگی و ناامیدی را از بین برده و بدانید که همه زندگیها بالا و پایین دارند.
در گذشته شکست در رابطه را تجربه کردهاید
مسائل و مشکلات مربوط به متعهد شدن بعد از یک رابطه شکستخورده بیشتر میشود. ازآنجاکه خانمهای بسیاری بیش از یک بار در روابط خود شکست میخورند، نگرانی آنها از متعهد شدن بالاتر میرود. به جای اینکه به متعهد شدن به عنوان یک رفتار جمعی، سعی کنید هر رابطه را به شکل فردی و خاص نگاه کنید. از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان میشوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانیمدت ایجاد کنید.
6. نمیدانید چطور دوام یک رابطه را حفظ کنید
حتی زنان بسیار خوشبین و بااعتمادبهنفس هم در یک رابطه ایده آل نگرانیهایی برای دوام بخشیدن به رابطه خود دارند. در نامعلومی و بلاتکلیفی دنیای امروز، با زوال ارزشها و جدایی خانوادهها، به نظر نمیرسد روش مطمئنی برای حفظ دوام ازدواج وجود داشته باشد. به همین دلیل است که ارتباط و گفتگو بین زوج ضروری و حیاتی است. هر دو طرف باید با هم هماهنگ باشند تا بفهمند چه اتفاقاتی میافتد و اصلاحات لازم را انجام دهند. اگر ارتباط کلامی دو طرف از بین برود، نخواهید دانست چه باید بکنید.
از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان میشوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانیمدت ایجاد کنید
7. مطمئن نیستید او همانی است که میخواهید
اگر دوست دارید بدون اینکه برای همیشه متعهد شوید، رابطهای بادوام داشته باشید، ممکن است لازم باشد درمورد مشکلتان برای متعهد شدن با یک مشاور صحبت کنید.اگر کسی که میخواهید باقی عمرتان را با او بگذرانید پیدا نکردهاید، از خودتان سوال کنید شاید توقعات و انتظاراتتان خیلی بالا باشد. آیا در جای نادرست به دنبال آدم درست هستید؟ آیا با کسانی ارتباط برقرار میکنید که هدفشان از آشنایی متفاوت با شماست؟ هرکدام از این دلایل ممکن است باعث شود فکر کنید نمیتوانید به مرد زندگیتان متعهد شوید.
8. نمیخواهید اعضای خانواده را ناامید کنید
یکی دیگر از دلایل ترس از متعهد شدن در روابط، داشتن والدین پرتوقع است که انتظار دارند جراح مغز و اعصاب شوید یا با رئیسجمهور بعدی امریکا ازدواج کنید. اگر از ازدواج قبلی خود بچه دارید، ممکن است نگران واکنش آنها به ناپدری خود باشید. ممکن است هم هست بدون ارزیابی نیازهای احساسی خود و میزان آمادگیتان برای ازدواج، با یکی از دخترخالهها یا دخترعموها برای ازدواج کردن وارد رقابت شدهاید.
بااینکه نگرانی درمورد فرزندان شوهر سابقتان در رابطه با فرد کنونی اهمیت زیادی داشته و منطقی است، خودداری از متعهد شدن برای خوشحال نگه داشتن بقیه به این معنی است که معیار اشتباهی برای داشتن یک رابطه موفق دارید. وقت بگذارید و به این فکر کنید که به جای نیازهای دیگران چه چیزی برای خودتان بهتر است.
9. میخواهید برای لذت بردن از خوشیهای زندگی مجرد بمانید
اگر زندگی راحت و آرامی دارید و نمیخواهید آن را با نگرانیهای رابطه خراب کنید که تا حدی قابل درک است. آیا میخواهید تا پایان عمرتان مجرد بمانید؟ آیا از مسئولیتهای ازدواج هراس دارید؟ با مسائل و مشکلاتی نظیر این باید روبهرو شوید تا مطمئن شوید به تعهد نگاهی سالم دارید. برخلاف این، اگر سبک زندگیتان به شکل غیرمعقولی آزادانه است و نمیتوانید محدود شدن ازدواج را بپذیرید، پس احتمالاً برای متعهد شدن آماده نیستید. به خودتان زمان بدهید تا به دلایل واقعی اینکه چرا باتوجه به سبک زندگیتان و اهداف آیندهتان از متعهد شدن میترسید، فکر کنید.
تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید
10. تصور میکنید تعهد عشق رابطه را از بین میبرد
عشق مسئلهای ظریف و حساس است و باید از آن مراقبت شود. بااینکه زندگی واقعی چهره خود را بعد از ازدواج نشان میدهد و پیدا کردن وقت برای صمیمت و لحظات دونفره را سخت میکند، زوجها اگر میخواهند رابطهشان همیشگی شود، باید بالاترین اولویت را به رابطهشان بدهند. زوجهای مسنتر ادعا میکنند که روابط عاشقانه باثباتی که در طولانی مدت ساخته شدهاند بسیار عمیقتر و پرمعنیتر از عشق پرهیجانی است که رابطه با آن آغاز شده است. اجازه بدهید عشقتان رشد کنند.تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید.
منبع: مردمان
دلایل ترس از ازدواج زنان
زنان به چه دلیل از ازدواج می ترسند,دانستی های قبل از ازدواج,خواندنی های قبل از ازدواج,ازدواج,دانستنی های قبل از ازدواج,دانستی های بعد از ازدواج,ازدواج موقت,ازدواج سفید,ازدواج دانشجویی,ازدواج موفق
دو نفر که با هم ازدواج می کنند ،باید در تمام شرایط از هم حمایت کنند.اگر می خواهید مرد موفقی باشید حتما روش های زیر را امتحان کنید.
اصولا خانمها این حس بخصوص را فقط در صورتی که به زبان اعتراف کنید می پذیرند ! تقریبا تمام راه هایی که شما از آن طریق سعی می کنید که به همسرتان بفهمانید او را دوست دارید به بن بست می رسد . ازدواج یک شراکت همه جانبه است.دو نفر که با هم ازدواج می کنند ،باید در تمام شرایط از هم حمایت کنند.در اینجا به 20 قدم اصلی برای اینکه یک مرد موفق در زندگی زناشویی باشید اشاره می کنیم.
1-هنگام بازگشت به خانه با کلمات خوب با او شروع به صحبت کنید. وقتی از سفر یا کار به خانه بر میگردید با او به گرمترین حالت سلام و علیک کنید.
2-همواره با عشق به او نگاه کنید. پیامبر اسلام فرموده اند:وقتی شوهر با عشق به همسرش نگاه کند ،مهر و محبت و رحمت همواره در خانه آنها موج خواهد زد.
3-به همسرتان توجه و محبت کنید. بزرگان لبخند را یک هدیه شادی بخش غیر مادی ،هدیه ای که از قلب انسان بیرون می آید،دانسته اند.
در دین اسلام لبخند به دیگران را صدقه دانسته اند.با محبت و توجه به همسرتان اجازه دهید او احساسات شما را نسبت به خود درک کند.
4-به همسرتان بگویید که دوستش دارید. توجه ولبخند و عشق ورزیدن بسیار خوب است ولی هر از چند گاهی با زبان و بیان محبت آمیزبه همسرتان بگویید که دوستش دارید.
اصولا خانمها این حس بخصوص را فقط در صورتی که به زبان اعتراف کنید می پذیرند ! تقریبا تمام راه هایی که شما از آن طریق سعی می کنید که به همسرتان بفهمانید او را دوست دارید به بن بست می رسد .
هیچ اشکالی ندارد که فرزندان شما متوجه علاقه شما نسبت به هم باشند.فرزندانی که از علاقه پدر و مادر خود نسبت به هم اطلاع دارند همواره استرس کمتر و احساس امنیت بیشتری دارند.
5-با همسرتان بازی ها و سرگرمی های دو نفره داشته باشید.با هم مسابقه دهید ،بازی های فکری دو نفره یا هر تفریح مهیجی که دوست دارید انجام دهید و انرژی و شادابی و صمیمیت را به خانه بیاورید.
6-با همسرتان وقت بگذرانید. این بهترین کار برای پروراندن زندگی مشترک است و زوجین را به هم نزدیکتر می کند.او را به رستوران مورد علاقه اش ببرید.
می توانید در صورتی که همسرتان دوست دارد یک روز را در طبیعت بگذرانید.
7-او را حمایت کنید.گاهی او غمگین و خسته و گاهی بیمار است و نیاز به محبت و حمایت شما دارد.اشک های او را با محبت پاک کنید.از او دلجویی کنید.
8-در کارهای خانه به او کمک کنید. یادتان باشد ،کارهای خانه فقط مختص همسرتان نیست.حتی اگر همسر شما خانه دار باشد انجام تمام کارها و مسیولیت های خانه به تنهایی اگر محال نباشد بسیار سنگین و خسته کننده است.
در زندگی های امروزی که خیلی از خانم ها نیز در خارج از خانه کار می کنند ،انجام تمام کارهای خانه توسط خانم خانه نه شدنی و نه منصفانه است.پس در انجام کارهای خانه با همسرتان شریک شوید و برخی مسیولیت ها را در خانه بر عهده بگیرید.
9-حداقل یک وعده غذایی را در کنار همسر و فرزندانتان میل کنید.حتی اگر بسیار پر مشغله هستید ،سعی کنید حداقل یک وعده در کنار خانواده میل کنید و در مورد مسایل روزمره با هم صحبت کنید.این کار شما را به هم نزدیکتر می کند.
10-همسرتان را با القاب شیرین و دلنشین صدا بزنید.اگر همسرتان را با القاب شیرین صدا کنید متوجه خواهید شد که او چقدر خوشحال تر و به پاسخ گویی راغب تر است.
11-با او صحبت کنید.با او در مورد احساسات و خاطرات خوب مورد علاقه اش صحبت کنید.برای صحبت با او وقت بگذارید.گفتن خبر های ناراحت کننده را به وقت مناسب موکول کنید.
12-خوش رو باشید.وقتی همسرتان را ملاقات می کنید شاد ،خوش رو ،دوستانه و مردانه برخورد کنید.چه در ملاقات های دو نفره و چه در جمع دیگران با دیدن او خوش رو باشید.
13-صادق باشید.هرگز به او دروغ نگویید.اگر با او صادق نباشید همسرتان به شما اعتماد نخواهد کرد.همیشه حقیقت را به او بگویید.
14-با او مشورت کنید.اجازه دهید که همسرتان احساس کند که نظراتش برای شما اهمیت دارد.اگر او نظر بهتری نسبت به شما در امری دارد ،در تصمیم گیری خود تجدید نظر کنید.
مشورت کردن با همسرتان باعث بالنگی زندگی مشترک شما می شود.
15-از او به خاطر زحماتش تشکر کنید.از او به خاطر تمام کارهای خوب و زحماتش در زندگی مشترکتان تشکر کنید.این کار به او اعتماد به نفس می دهد.
16-برای همسرتان هدیه بخرید.گاه به گاه برای همسرتان بسته به توانتان هدیه بخرید و با خود به خانه بیاورید.لزومی ندارد که حتما هدیه شما گرانقیمت باشد ولی چیزی باشد که مورد علاقه اش است.
17-به خواسته های منطقی او احترام بگذارید.بدانید که همسرتان نیز دوستان شخصی و خانواده و خویشاوندانی دارد که نیازمند است با آنها دیدار و معاشرت کند و علایق و سرگرمی هایی دارد که دوست دارد آنها را دنبال کند ، او را به انجام این کارها ترغیب کنید و در صورت نیاز با او همراهی کنید.
18-بهترین ها را برای او بخواهید.همواره از خداوند بخواهید که بهترین ها را نصیب شما گرداند .
فراموش نکنید که معنویت بخش مهمی در زندگی بشر امروزیست تا از آسیب ها و نا ملایمتی ها در امان بماند.
مردان موفق در ازدواج اینگونه اند
ازدواج,مردان موفق در ازدواج,ازدواج موقت,ازدواج سفید,ازدواج دانشجویی,ازدواج موفق
یک روانشناس گفت: علم روانشناسی ثابت کرده است فردی ازدواج موفقی خواهد داشت که به پختگی شخصیتی رسیده باشد؛ البته به جای «پختگی شخصیتی» می توان از اصطلاح «پختگی عاطفی» نیز استفاده کرد. منظور از این دو اصطلاح، استقلال فردی و عاطفی و نداشتن وابستگی به زندگی پیشین و خانواده خود است.
دکتر احمد برجعلی افزود: فرد باید از نظر روانی و شخصیتی به نقطهای رسیده باشد که بتواند با یک نفر دیگر، زیر یک سقف زندگی کند و اولین شرط برای این توانایی، داشتن استقلال، خودباوری و فردیت است.
این روانشناس اضافه کرد: گاهی عنوان می شود عشق برای ازدواج کافی است. عشق نقطه عطف ازدواج و شرط لازم آن است. اما تنها با عشق، دوست داشتن و داشتن احساس نسبت به دیگری نمی توان ازدواج کرد، بنابراین گزاره «تنها عشق کافی است» می تواند دلیل نامناسبی برای ازدواج باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: ما گاهی به گزارهای دیگر مبنی بر اینکه «ازدواج زندگی فرد را هدفمند می کند» یا «ازدواج می کنم تا زندگیم هدفمند شود» برمی خوریم. صرف ازدواج کردن زندگی فرد را هدفمند نمی کند؛ بلکه باید حداقل هدفمندیهایی در وجود فرد باشد تا با ازدواج به کمال برسد فرد باید حداقلی از کفایت های شخصیتی را داشته باشد و حداقلی از هدفمندی، نوع دوستی، دیگردوستی، مسئولیت پدیری و … لازم است تا فرد در ازدواج موفق شود.
وی اظهار کرد: ازدواج تغییراتی در فرد ایجاد می کند و می توان این حداقلها را به حداکثر رساند. دو انسان بی هدف نمیتوانند با هم ازدواج کنند و امیدوار باشند که این ازدواج تمامی مشکلات آنها را رفع کند. ازدواج در زندگی فرد وزنی دارد و نباید انتظار بیشتری از آن داشت.
برجعلی اضافه کرد: یک دلیل نامناسب دیگر برای این که فرد تن به ازدواج بدهد، این است که فشارهای خانوادگی و اجتماعی باعث شود او تصمیم به این کار بگیرد. از مهمترین فشارهای اجتماعی و خانوادگی، فشار به دلیل سن و سال بالای فرد است. اگر فرد بر این اساس ازدواج کند، در واقع تن به یک ازدواج اجباری داده است.
این روانشناس در ادامه گفت: روان شناسان میگویند هر عاملی که به انتخاب فرد آسیب بزند، باعث ازدواج اجباری فرد شده است. ازدواج باید با قصدی درونی انجام شود و فشار بیرونی، سلامت تضمین و دوام ازدواج را به مخاطره می اندازد. ازدواج اجباری باعث میشود رابطه زوجها غیر پویا و مکانیکی باشند. پژوهشها در این مورد نشان می دهد اگر فرد تن به ازدواج اجباری داده باشد، رضایتمندی او از زندگی زناشویی پایین میآید.
وی اضافه کرد: افرادی که تن به ازدواج اجباری داده اند، به ورطه روزمرگی می افتند و باری به هر جهت زندگی می کنند. ازدواج آنان عمق ندارد و ارزیابیهای روان شناسان نشان میدهد چنین ازدواج هایی افسردگی و بی تفاوتی ایجاد میکند و لذت زندگی زناشویی را پایین میآورد. مطالعات موردی نشان می دهد ریشه بسیاری از طلاقها ازدواج اجباری است.
این روانشناس در ادامه گفت: در سالهای اخیر افراد به ازدواج هایی رو آوردهاند که ریشه در مسائل اقتصادی دارد. مردی جوان ممکن است با زنی مسن ازدواج کند و یا برعکس چون مشکلات اقتصادی، نبود امنیت شغلی و نداشتن موقعیت و روابط اجتماعی باعث می شود فرد از ازدواج به عنوان پله ترقی بهره بگیرد و بخواهد از فشار اقتصادی موجود کم کند و بیثباتی و نبود امنیت شغلی خود را بر طرف کند.
وی اضافه کرد: این نوع ازدواج در زمره ازدواجهای اجباری قرار می گیرد، چون یک عامل بیرونی ازدواج را از مسیر طبیعی خود خارج کرده است. افرادی که تن به چنین ازدواجی میدهند، می دانند که ضریب موفقیت شان پایین است، اما باز این کار را می کنند.
برجعلی تصریح کرد: افراد نباید به هر قیمتی ازدواج کنند و برای مثال، با دلایلی مانند فرار از تنهایی، عشق صرف، فشار اجتماعی و … نباید تن به ازدواج بدهند. بلکه باید دلایل مناسبی برای این کار داشته باشند و مناسب ترین دلیل، پختگی شخصیتی و عاطفی لازم برای ازدواج است.
برای ازدواج این ویژگی مهم را در طرف مقابلتان در نظر بگیرید
ازدواج,ازدواجهای اجباری,ازدواج موقت,ازدواج سفید,ازدواج دانشجویی,ازدواج موفق,ازدواج های اجباری,ازدواج های اجباری در افغانستان
پس از مطرح کردن معیارهای انتخاب همسر، سؤالی که در ذهن همه افراد مطرح می شود این است که چگونه می توان قبل از ازدواج به خصوصیات روحی و روانی همسر پی برد؟ و آیا می شود با رعایت موازین شرعی و عرفی، شخصی را قبل از ازدواج شناخت؟
خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.
جواب این سؤال تا حدودی مثبت است به شرطی که عاقلانه با موضوع برخورد شود. به پسران جوان توصیه می کنیم، دقت کنید شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آدابِ معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوان هست یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت تحقیقات جزیی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی، اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید به خواستگاری بروید.
دختر خانم های جوان باید ابتدا تحقیقات جزیی در مورد خواستگارشان به عمل آورند اگر در کلیات مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی، موقعیت شغلی و تحصیلی، فرد مورد نظرشان با آنها همخوان است، اجازه دهند خواستگار به خانه آنها بیاید.
تاریخچه خواستگاری به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. خواستگاری از طرف مردان انجام می شده. به عبارت دیگر مرد به خواستگاری زن می رود، و این امر به خاطر تفاوت های روان شناختی زن و مرد است، خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.
زمانی که به خواستگاری می روید و یا از شما خواستگاری می شود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف ، ذهنیت های بدی را رقم می زنند.
هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.
در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند؛ به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.
سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود: معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است. در هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.
بپرسید نگرش شما راجع به مذهب چیست؟ مذهب چقدر در زندگی شما نقش دارد و تا چه اندازه به آن اهمیت می دهید؟ و بعد متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نمایید و دقیقاً نگرش خود را در این مورد تشریح نمایید؛ اگر برای مثال در مورد احکام مقید هستید و علاوه بر واجبات، مستحبات را نیز رعایت می کنید، این مورد را حتماً تذکر دهید و با نگرش ها و احساسات فرد مقابل مقایسه نمایید.
مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید نگرش مخاطب شما راجع به مسائل اقتصادی و نحوه درآمد است، در اینجا شغل خود و میزان درآمد ماهیانه خود را مطرح کنید؛ بلوف نزنید، آنچه واقعاً هست را بگویید.
خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست.
امکانات مالی خود را توضیح دهید، اگر توان مالی شما در شرایط فعلی بیشتر از امکانات موجود نیست این مورد را نیز تذکر دهید و سپس نظر دختر خانم را در این مورد بخواهید، ببینید ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند، و اگر خواسته های ایشان با درآمد شما همخوان نیست موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایید، وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید.
همیشه برای بهتر شدن زندگی تلاش کنید ولی قول های نابه جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر، در مورد مسائل مادی و اقتصادی باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. فراموش نکنید بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی اصلاً صلاح نیست.
یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه خواستگاری پرسیده شود، ارزش های خانوادگی است. باید بفهمید در خانواده فرد مقابل چه چیزهایی ارزش است. اگر در خانواده شما تحصیل جایگاه مهمی دارد و خانواده برای تحصیلات و فرد تحصیل کرده ارزش زیادی قائل هستند، ولی در خانواده شخص مورد نظر شما هیچ بهایی به تحصیل و تحصیل کرده داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید. یا چنانچه در خانواده شما حجاب و رعایت کردن آن بسیار مهم است و یکی از ارزش های حساس در خانواده به شمار می رود ولی در خانواده طرف مقابل حجاب کم رنگ است و یا اصلاً جایگاهی ندارد و در عوض پول مهمترین ارزش است، در اینجا شما با یکدیگر همخوانی ندارید.
بعد از بررسی نگرش های فرد مقابل راجع به مذهب و مسائل اقتصادی و ارزش های خانوادگی، نوبت به بررسی ارزش های درون فردی می رسد. در اینجا افکار، عقاید، ایده آل ها و علائق را به طور کاملاً جزیی مطرح کنید. آقایان حتماً از خانم ها بپرسند، به نظر آنها یک مرد ایده آل چگونه فردی است، و چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی را که خانم مطرح می کند در وجود شما نیست سریعاً اعلام نمایید.
این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در ما نیست و یا اصلاً نمی توانیم اینگونه باشیم. خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست. اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغلند و به شغلشان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برایشان اهمیت دارد، ولی احساس می کنند خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن زن ندارد باید به این نکته تأکید شدید کنند، حتی در صورت لزوم آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید.
مسئله دیگری که باید در خواستگاری مطرح شود برنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه تحصیل دارید این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید قبل از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری های جسمانی خاص دارید، و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است (احتمالاً نامزدی یا عقد داشته اید و ناموفق بوده است و یا مسائل مشابهی داشته اید) آنها را پنهان نکنید قبل از این که همسرتان از دیگران بشنود و نسبت به شما بی اعتماد گردد خودتان مطرح نمایید؛ در این صورت وجدان راحتی نیز خواهید داشت.
شاید همه این مطالب را در جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. بعد از این که طی جلسات خواستگاری اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای بر شما مبهم نماند، زمان ارزشیابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد. در اینجا فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید.
آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید. گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت می چربد مثلاً فرد مورد نظر تحصیلات و شغل خوب دارد از خانواده خوب و نجیب و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد ولی معتاد است. در این شرایط باید دست نگه داشت و برای ازدواج عجله نکرد و یا این که شرایط زندگی خوب است ولی شغل غیرقانونی دارد. مسلماً زندگی با چنین شخصی سراسر اضطراب خواهد بود.
پس از آنکه ارزشیابی انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم زیاد بود باید تحقیقات کامل، در محل زندگی و محیط کار در مورد چگونگی رفت و آمد با دوستانش و دیگر موارد به عمل آید عده ای معتقد به انجام تحقیق قبل از ازدواج نیستند و می پندارند افرادی که از آنها تحقیق می شود اگر گرایش و نظر خوب به فرد داشته باشند همه چیز را مثبت جلوه می دهند و اگر با فرد مورد نظر مشکل داشته باشند وی را آدمی منفی ارزیابی می نمایند و واقعیات را مطرح نمی کنند. در صورتی که در واقع چنین نیست. اگر از تعداد زیادی تحقیق به عمل آید حداقل نتیجه اش این خواهد بود که به شما می گویند آیا این فرد قبلاً ازدواج کرده است یا خیر؟ و آیا اینها خانواده جار و جنجالی هستند یا خیر؟ آیا برخورد اجتماعی خوبی با مردم دارند یا نه؟ بنابراین تحقیق بدون منفعت هم نیست؛ شناخت شما را نسبت به همسر آینده و فرد مورد نظر افزایش می دهد.
پشتوانه تمامی مسائل گفته شده، توکل به خدای متعال و قادر مطلق است. در صورتی که تشابهات زیاد و تحقیقات انجام شده، مثبت بود با توکل بر خدا ازدواج کنید. ان شاءا... زندگی خوب و سرنوشت خوبی در انتظار شما خواهد بود.
در اینجا نکته ای قابل ذکر است و آن این که، هر ازدواجی علیرغم تمامی دقت هایی که برای آن به عمل آید و با رعایت کلیه ملاک ها و معیارهای گفته شده، باز هم حدود بیست درصد ریسک دارد. و این ریسک به خاطر جنبه های ناشناخته آن است یا پیش بینی هایی که به وقوع پیوسته است یا خلاف تصور بوده است و به خاطر مسائلی بوده که قبل از ازدواج سؤال و مطرح نشده اند و یا اگر پرسیده شده اند جواب صحیحی برای آنها دریافت نکرده اند. بنابراین رعایت کردن معیارهای ازدواج، تضمین صد در صد برای ازدواج موفق را همراه ندارد ولی در بسیاری از مواقع از به وجود آمدن مشکلات پس از ازدواج جلوگیری می کند و از تنش ها و ناراحتی های درون خانوادگی پس از ازدواج می کاهد.
سخنی با خانواده ها
بعضی از خانواده ها مقیدند بلافاصله پس از یک جلسه خواستگاری، تکلیف دختر و پسر مورد نظرشان مشخص شود و موافق نیستند خواستگاری به چندین جلسه موکول شود. به این دسته خانواده ها متذکر می شویم انتخاب همسر و ازدواج نیاز به مطالعه و شناخت دارد و این شناخت در یک جلسه خواستگاری مثلاً یک ساعته مقدور نیست. بنابراین اگر دختر و پسر به قصد ازدواج می خواهند با یکدیگر صحبت بیشتری داشته باشند، خانواده ها باید در این مورد قدری انعطاف به خرج دهند: شناخت لازمه زندگی است.
نگرانی این نوع خانواده ها به خاطر قضاوت مردم و آشنایان است در صورتی که مردم، آشنایان و همسایگان هم نظر منفی راجع به خواستگاری کردن از دختران ندارند. پسری هم که به قصد خواستگاری وارد خانه شما می شود حریم خانه برایش اخلاق ایجاد می کند و این امر بسیار بهتر از آن است که دختر و پسر در خارج از محیط خانه و دور از اطلاع خانواده ها رفت و آمد داشته باشند و تصمیمات نسنجیده بگیرند و یا معضلات اخلاقی به وجود آورند.
شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید
ازدواج, انتخاب همسر, معیارهای انتخاب همسر, شرایط ازدواج, پوششی شیک هنگام خواستگاریازدواج,ازدواج موقت,ازدواج سفید,ازدواج دانشجویی,ازدواج موفق,انتخاب همسر,انتخاب همسر و ازدواج,انتخاب همسر صیغه ای,انتخاب همسر پیامبر,انتخاب همسر ایده ال,انتخاب همسر خوب,انتخاب همسریابی,انتخاب همسر اینترنتی,انتخاب همسر در اسلام,معیارهای انتخاب همسر,شرایط ازدواج موقت,شرایط ازدواج,شرایط ازدواج موفق,شرایط ازدواج مجدد,شرایط ازدواج دانشجویی,شرایط ازدواج در اسلام,شرایط ازدواج دوم