پدیده ی ترس یک مسئله ی پیچیده است که جای بحث فراوانی دارد. یکی از مسائلی که شاید برای همه ی ما پیش آمده باشد، بروز ترس های واهی است. برای مثال گاهی در آسانسور هستیم و ناگهان ترس از سقوط آن تمام بدن مارا فرا می گیرد.
فرض کنید تازه به آسانسور وارد شده اید که ناگهان قلبتان تند می زند و قفسه ی سینه تان درد می گیرد، خیس عرق سرد می شوید و حس می کنید که گویی آسانسور در حال سقوط است . یا فرض کنید از خواربار فروشی در آمده و با ماشینتان حرکت می کنید که ناگهان متوجه می شوید اختیار چیزی را در کف ندارید، احساس برافروختگی می کنید، آنچه که در پیرامونتان هست ، تار و نامشخص دیده می شود. نمی توانید بگویید در کجا هستید و حس می کنید که در حال مرگ هستید.
به آنچه که پیش می آید، حمله هراس می گویند که عبارت است از واکنش مهارنشدنی در برابر موقعیتهای معمولی و بی خطر. این گونه حمله ها اغلب نشانگرآنند که فرد به نابسامانی هراس گرفتار شده است.
اختلال هراس چیست؟
به کسی که در عرض چهار هفته یا بیشتر دستخوش حمله های هراس شده باشد، گفته می شود که دچار اختلال هراس گشته است. در ضمن ، این اختلال احتمالاً موقعی تشخیص داده می شود که شخصی با کمتر از چهار رخداد هراس انگیز رو به رو گردد، ولی پیاپی در این بیم به سر برد که مبادا حمله دیگری به سراغش آید.
اختلال مزبور زمانی پدید می آید که فردی در خلال حمله هراس، دست کم دارای این نشانه ها باشد: عرق ریزی، برافروختگی ، احساسات سرکوب شده و پنهان ، ضربان شدید قلب، تنفس دشوار، لرزش تن، درد قفسه سینه ، غش ، بی حسی و کرختی ، تهوع ، احساس مرگ و مجنون شدن . لازم به ذکر است بروز حمله های هراس برای تمام گروه های سنی وجود دارد .
ترس بیمار گون ( هراس زدگی ) چیست؟
هراس زدگی به ترس های نامعقول، غیر ارادی و بیجا ، با واکنش در قبال موقعیتها و رویدادهای عادی اطلاق می شود. افرادی که این گونه بیمناک اند، وقتی که در شرایط خاصی قرار می گیرند و یا به عوامل وحشت انگیز نزدیک می شوند، ترس سراپایشان را فرا می گیرد. ” نابسامانی هراسی” بخشی از مقوله گسترده ی اختلالهای اضطرابی به شمار می رود. هراس هایی از این دست به سه نوع تقسیم می گردند:
هراس ویژه ( ساده ) : وحشت نامعقول از اوضاع و احوال یا مواردی نظیر راه بندان یا وجود مار در جایی .
جمع هراسی : ترس بی حد از این که در نزد دیگران ابله ، نادان و … به نظر آییم که سبب می گردد آدمی در مراسم عمومی یا جاهای همگانی حاضر نشود.
هراس از مکانهای سرباز ( فراخنا هراسی) : ترس شدید ناشی از گیر افتادن در محلی ، مخصوصاً در اماکن عمومی یا حمله هراس در محیط ناآشنا . مفهوم واقعی این واژه در زبان یونانی عبارت است از ” ترس از بازار”.
ترس های مرضی معمولاً اختلالات شدید (دیر پا) و رنج آوری هستند که مردم را از انجام تلاشهای روزانه و سرزدن به جاهای عادی باز می دارند. این قبیل ترس ها ممکن است به ناراحتی های شدیدی همچون افسرده دلی بینجامند. در واقع ، حداقل نیمی از مبتلایان به ترسهای مرضی و اختلالات هراس هم ، افسرده حال اند . اعتیاد به میگساری ، احساس شرمساری و سرافکندگی و اعتماد به نفس اندک نیز اغلب با این بیماری پدیدارمی گردند. به طوری که برخی افراد نمی توانند بدون همراهی کسی ، قدم از خانه بیرون گذارند و یا به کاری دست بزنند.
مفهوم ” ترسیدن از ترس” چیست؟
بسیاری از افراد که دچار ترس مرضی یا اختلال وحشت زدگی اند، ” از ترس می ترسند” ، یعنی قبل از اینکه حمله بعدی برسد، نگران می شوند. بیمناکی از پیدایش حمله های مورد بحث، احتمالاً باعث کوتاهی عمر می شود. کسانی که دستخوش حمله های وحشت زدگی می گردند، بیشتر اوقات از چیزهایی که به نظرشان عوامل آشکاری حمله هستند ، دوری می کنند و سپس از انجام اموری که قبلاً به آنها دست می زدند ، خودداری می ورزند یا دیگر به بازدید از مکانهایی که سابقاً تماشا می کردند ، نمی پردازند.
عامل بروز اختلال هراس چیست؟
واقعاً کسی نمی داند که چه چیزی سبب پیدایش چنین اختلالی است، اما چند نظر تحت مطالعه است. گویی اختلال مذکور در خانواده ها رواج داشته و دارو درمانی برای جلوگیری از این حمله ها کاربرد دارد .
برای مبارزه با این اختلال چه کنیم؟
شناخت درمانی به مردم کمک می کند که رفتار و پندار مناسبی داشته باشند. بیماران یاد می گیرند که هنگام رویارویی با موقعیتی ترسناک، دریابند که چندان خوف و واهمه ای در کار نیست و به تدریج با هر چیزی که برایشان وحشتناک باشد، خو می گیرند . اعضای خانواده و دوستانی که یار و مدد کار و نوید بخش اند ، دراین فرایند کمک شایان توجهی می کنند.
عادت های زندگی سالم : زندگی سالم به افراد در غلبه براختلال هراس ، کمک می کند . ورزش ، برنامه غذایی مناسب و متعادل ، و آموختن طریقه کاهش فشار روانی همگی اهمیت دارند.
به یاد بسپارید که خانواده ، دوستان و کسانی که از بیماری شما باخبرند و یا خود دچار آن هستند ، باعث می شوند که درمانتان با موفقیت بیشتری قرین باشد. بنابراین باید آنان را در جریان برنامه درمانی خویش قرار دهید و راهکارهایی را که بدان وسیله می توانند به شما کمک کنند ، به آنها یاد آور شوید.
چگونه از ترسها پیشگیری کنیم ؟
می توان به کودکان آموخت که موقعیت های ترس آور احتمالی را پیش بینی کنند و خود را برای روبه رو شدن با آن موقعیت ها آماده نمایند. البته همه موقعیت های ترس آور را نمی توان پیش بینی کرد ، اما برخی از آنها، مانند رعد و برق یا رفتن به بیمارستان را می توان برای کودک به دقت توضیح داد تا هنگام مواجه شدن با آن وحشت زده نشود.
چرا گاهی اوقات ترس های واهی به سراغمان می آیند؟
ترس چیست,همه چیز درمورد ترس,دلایل بروز ترس,چرا می ترسیم,علل های ایجاد ترس در کودک,انواع ترس,ترس واهی چیست,راه حلی برای درمان ترس های بی دلیل,ترس چیست pdf,ترس از مدرسه چیست,ترس چیست,علت ترس چیست,دلیل ترس چیست,ریشه ترس چیست,درمان ترس چیست,همه چیز در مورد ترس,همه چیز درباره ترس,چرا می ترسیم,چرا ما می ترسیم,چرا از مرگ می ترسیم,چرا از سوسک می ترسیم,چرا از خدا می ترسیم,چرا از ریاضی می ترسیم,چرا از مرده می ترسیم,چرا از جن می ترسیم,انواع ترسها,انواع ترس در کودکان,انواع ترس در بزرگسالان,انواع ترس در کودکان,انواع ترس مرضی,انواع ترس در روانشناسی,انواع ترس کودکان
یکی از حساس ترین دوران برای یک فرد دوران نوجوانی می باشد. این دوران توام با تغییرات بلوغ است. بسیاری از افراد در این دوره دچار تغییرات روحی ، جسمی ، فکری و اجتماعی می شوند و در صورتی که این مسئله درست هدایت نشود باعث بروز مشکلاتی در فرد می شود.
نوجوانی، یک دوره رشدی است که با تغییرات جسمانی، شناختی، اجتماعی و هیجانی همراه است و این تغییرات در صورت هدایت نادرست باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای نوجوان و خانواده وی می شود.
یکی از مشکلات و اختلالات این سن ترس اجتماعی در نوجوانان است که سبب بروز دشواری هایی در کار تربیت و هدایت آنان می شود. این اختلال بویژه در آغاز بلوغ در برخی نوجوانان به چشم می خورد و باعث پیچیدگی در روابط آنان می شود. در واقع ترس اجتماعی در نوجوان تا حدودی کاملا طبیعی است، اما زمانی به صورت معضل در می آید که در روابط نوجوان اختلال ایجاد کند و نوجوان از ارتباط با دوستان، همکلاسی ها و دیگر افراد پرهیز کند. ترس از صحبت کردن، داشتن هیجان و کمرویی در حضور افراد غریبه از علائم ظاهری رایج این نوع ترس است که در نهایت باعث دوری گزینی و محدود شدن زندگی اجتماعی و حتی به وجود آمدن مشکلاتی برای آینده وی خواهد شد.
ترس اجتماعی معمولا شامل ترس شدید از زیر نگاه دیگران بودن، ترس از مورد انتقاد قرارگرفتن یا ترس از رفتاری که موجب تحقیر و شرمندگی می شود، است. نوجوان مبتلا به ترس اجتماعی یا از موقعیت ها و فعالیت های اجتماعی به کلی دوری می کند یا با تحمل ترس، آن موقعیت ها را پشت سر می گذارد. آنها با آن که می دانند عکس العمل های افراطی و غیرمعقولی دارند، نمی توانند رفتارشان را تغییر دهند. این ترس معمولا با علائم جسمانی بخصوصی مانند لرزش دست ها، گرفتگی عضلات، سرخ شدن چهره، افزایش ضربان قلب، سردرد، حالت تهوع و لکنت زبان بروز می کند و این ترس معمولا زمانی رخ می دهد که نوجوان:
ـ در میان جمع ظاهر شود.
ـ با جنس مخالف صحبت کند.
ـ هنگام مشاهده دیگران صحبت کند یا کاری انجام دهد.
ـ با افراد صاحب قدرت مواجه شود.
ـ بخواهد حرف بجا و بحقی را بیان کند.
ـ میزهای وسط رستوران را برای نشستن انتخاب کند.
ـ هنگام انجام کاری زیر نظر کسی باشد.
ـ در گروه هایی مانند گروه دوستان، اردوهای مدرسه یا گروه های بازی شرکت کند.
ترس اجتماعی تا حدی طبیعی و موجه است، اما زمانی که نوجوان آنقدر به واسطه ترس از دیگران دوری کند که تقریبا تنها شود، مشکل ایجاد می شود؛ چرا که شخص روابط دلخواه ندارد و همین باعث محدود شدن فرد می شود. نوجوان کم کم از سوی دیگران طرد می شود و همین پذیرش نشدن از طرف دیگران باعث می شود فرد نتواند به حد کفایت نیازها و خواسته های بحق و بجای خود را به دیگران بقبولاند و از حقوق خود دفاع کند. ترس های اجتماعی دوران نوجوانی بیشتر از این ناشی می شود که نوجوان از انتقاد درباره جنبه های شخصیتی خویش هراس دارد. همان جنبه هایی که خود نیز آنها را می داند و دوری گزینی اجتماعی (اجتماع گریزی) نوجوان هم بیانگرتلاش نوجوان برای فرار از انتقاد اطرافیان است. از طرفی آنان برای «نه گفتن» به دیگران و تعیین حد و مرز برای درخواست های اطرافیان دچار مشکل می شوند، چون از این می ترسند که دیگران او را دوست نداشته باشند. تمام این مسائل باعث بروز افسردگی در نوجوان می شود که بیشتر هم به دلیل نارضایتی نوجوان از شرایط زندگی اش است.
آنان بیش از حد حساس و زودرنج هستند و از کوچک ترین حرفی آزرده خاطر می شوند. این دسته از نوجوانان اعتماد به نفس پایینی دارند و از منتقدان سر سخت خود به شمار می روند. مدام از این وحشت دارند که دیگران ضعف های واقعی یا خیالی آنان را شناسایی کنند از این رو همیشه سعی دارند با زبردستی و مهارت از این مساله جلوگیری کنند. نوجوان مبتلا به ترس اجتماعی این تصور را دارد که حواس دیگران متوجه نقص های اوست به همین دلیل برای ترس از زیر نظر بودن سرعت بیان و عمل خود را از دست می دهند و به این ترتیب افرادی خشک و سرد به حساب می آیند.
ترس های اجتماعی مربوط به ظاهر هم تقریبا از ترس های اجتماعی شایع در نوجوانان محسوب می شود. بیشتر دختران و پسران نوجوان در این دوره نگران ظاهر خود هستند. برخی با وجود تعویض دائم لباس، مدل موی جدید و آرایش زیاد همچنان این نگرانی را دارند که به اندازه کافی مورد پسند قرار نگرفته اند. همه این ترس ها در دوران نوجوانی طبیعی است تنها در مواردی غیر طبیعی است که این حالت به یک ترس بیمار گونه برای زشتی ظاهری تبدیل شود که معمولا در این حالت بیشتر نوجوانان از اشکالات و نقص های چهره مانند جوش های پوستی، ورم و پر مویی صورت، شکل بینی، شکل ابروها و فرم فک و دست و پاها شکایت دارند. ترس از زشتی ظاهری که بیشتر در سنین نوجوانی ایجاد می شود دقیقا با ترس اجتماعی فرد و احساس ناامنی در او مرتبط است. به همین دلیل برای والدین و معلمان ضروری است بدانند نوجوان با وجود ترس، آرزوی برقراری ارتباط و پذیرش از سوی دیگران را دارد و بسیاری از آنان در جستجو برای یافتن دوست و هم صحبت، همواره امیدوارند که دوست و هم صحبتی صمیمی و خودمانی پیدا کنند. این دسته از نوجوانان فقط برای آن که بتوانند با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنند به جسارت بیشتر نیاز ندارند، بلکه ابتدا باید این نگرش را داشته باشند که دوستان و اطرافیانشان آن گونه که تصور می کنند نسبت به آنان قضاوت و ارزیابی منفی ندارند.
معمولا نداشتن مهارت های اجتماعی در نوجوانان باعث بروز ترس های اجتماعی در آنان می شود. برخی شرایط خاص زندگی از ایجاد و رشد مهارت های اجتماعی نوجوان جلوگیری می کنند و در نتیجه فرد را به سمت یک ترس اجتماعی سوق می دهند، برای مثال نقل مکان های مکرر والدین که به دلایل شغلی صورت می گیرد باعث تخریب و از هم پاشیدن روابط اجتماعی نوجوان می شود یا تعویض مدرسه که خود عاملی برای کم شدن اعتماد به نفس نوجوان شده و توانایی تحصیلی اش را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. بیماری های سخت یا بستری شدن طولانی مدت نوجوان در بیمارستان که باعث گوشه گیری اجتماعی وی می شود یا والدینی که توانایی برقرار کردن ارتباط با دیگران را ندارند یا در این مورد بسیار محدود عمل کرده و ارتباط شان با دیگران ضعیف است، به طور طبیعی اجازه ایجاد ارتباط اجتماعی مناسب و درست را به نوجوان خود نخواهند داد، بعلاوه این دسته از والدین به قدر کافی به مشکلات خفیف جسمی یا روحی نوجوانشان که می تواند در برقراری ارتباط با دیگران مانند سد عمل کنند، توجهی نمی کنند. همه این عوامل همراه نداشتن مهارت های لازمی که نوجوان به آنها در روابط بین فردی نیاز دارد، باعث ایجاد ترس اجتماعی و بیشتر شدن این ترس ها می شود.
معمولا عوامل مضطرب کننده که شامل بسیاری از باید ها و نبایدهاست، نوجوان را از پای درمی آورد. شما به عنوان یک نوجوان به همه کارهایی که باید انجام شود، فکر می کنید. سپس زمانی که درباره کارهایتان شک می کنید یا در مورد انجام آنها تردید دارید که آیا از پس آن بر می آیید یا نه، اضطراب شما زیاد می شود، حتی اگر آن کارها آسان باشد یا قبلا هم آن را انجام داده باشید. مثلا وقتی مدام این فکر را در سر داشته باشید که «من همیشه باید نمره خوب بگیرم» یا «همه باید مرا دوست داشته باشند. »، در این صورت شما برای برآورده کردن این انتظارات تحت فشار قرار می گیرید و زندگی تان ناخوشایند می شود.
باید ها و نبایدها در زندگی هر فردی اجتناب ناپذیر است، ولی زمانی که بیش از اندازه بر آنها تاکید شود باعث فشار، استرس و حتی ترس می شود. بهتر این است که این باید ها و نباید ها را در ذهن تان به صورتی تغییر دهید که شدنی تر، مستدل تر و منطقی تر شود مثلا «خوشحال می شدم اگر می توانستم…» یا «دوست داشتم می توانستم…». با این خودگویی ها ترس و اضطراب بی موردتان را کمتر می کنید. ممتاز بودن را و نه کامل بودن را به عنوان هدف قرار دهید. این حالت یعنی تلاش برای ممتاز بودن باعث پیشرفت شما خواهد شد و این پیشرفت ،ترس و اضطراب شما را کم خواهد کرد و راحت تر عمل می کنید.
در شرایطی که نوجوان با ترس شدید با تجویز پزشک نیاز به درمان دارویی دارد گاه به دلیل تصورات نادرستی که درباره دارو وجود دارد، دارو درمانی انجام نمی شود و درمان به عقب می افتد. معمولا این باورها و تصورات غلط شامل موارد زیر است:
ـ استفاده از دارو به این معناست که من شکست خورده ام.
ـ استفاده از دارو یعنی این که من نقص روانی دارم.
ـ استفاده از دارو یعنی من فرد ضعیفی هستم.
ـ استفاده از دارو یعنی من غیر قابل کنترل هستم.
ـ خوردن دارو به من کمکی نخواهد کرد.
این تصورات، غلط هستند. به عنوان نوجوان به این فکر کنید که آیا اگر دوست شما هم دارو مصرف می کرد، یک فرد شکست خورده و بازنده محسوب می شود و آیا مصرف دارو نقص فرد به شمار می آید.
اگر پزشک متخصص بر این عقیده است که اضطراب با مصرف دارو بهتر می شود، چرا مقاومت می کنید. بیشتر اوقات اضطراب باعث می شود ما احساس کنیم جسم مان خارج از کنترل است.
اگر مطابق با تجویز پزشک دارو باعث کم شدن اضطراب شما می شود و احساس می کنید کنترل بیشتری بر خود دارید، تصورات غلط را کنار بگذارید و دارو درمانی را شروع کنید.
* به نوجوان یادآوری کنید ترس و اضطراب یک پدیده طبیعی، ضروری و بی خطر است و بخشی از تجربه هر انسانی است. به او کمک کنید تا ترس ها و اضطراب هایش را بشناسد.
* با احساسات بدنی که نوجوان هنگام اضطراب دارد، همدلی کنید؛ ولی تا اندازه ای که او فکر نکند واقعا بیمار است، مثلا اگر احساس آشوب در معده اش دارد به او یاد آوری کنید به دلیل اضطرابش است و بزودی برطرف می شود.
* به او یاد بدهید خواسته هایش را به طور مستقیم بیان کند حتی زمانی که می داند دیگران ممکن است به خواسته او اهمیتی نداده و آن را برآورده نسازند.
* از نوجوان توقع کامل بودن و کارایی بی عیب و نقص نداشته باشید، چرا که این کار فقط فشار روانی او را زیاد می کند.
* والدین و مربیان کارآمد می توانند به نوجوان کمک کنند الگوهای فکری منفی ایجادکننده و تشدید کننده ترس را تجزیه و تحلیل کند و تغییر دهد.
* تمرین اعتماد به نفس به ایجاد مهارت های اجتماعی منجر شده و با افزایش یادگیری مهارت های اجتماعی، ترس اجتماعی نوجوان نیز کم می شود.
دوران نوجوانی و ترس در این سن
ترس در دوران جوانی,دلایل بروز ترس,چرا می ترسیم,راهکاری برای جلوگیری از ترس,چرا می ترسیم,چرا ما می ترسیم,چرا از مرگ می ترسیم,چرا از سوسک می ترسیم,چرا از خدا می ترسیم,چرا از ریاضی می ترسیم,چرا از مرده می ترسیم,چرا از جن می ترسیم
ترس یک حس عادی است که از زمان تولد در فرد وجود دارد. این حس در بسیاری از اوقات برای افراد مفید است و آنها را از خطر باز می دارد. اما باید توجه داشت که حس ترس همیشه عادی نیست و گاهی اوقات ممکن است برای فرد دردسر ساز باشد.
خیلی از ترس هایی که میان بزرگسالان و مردم جامعه می بینیم، ریشه در تجربه های دوره کودکی شان دارد؛ ترس از دست دادن ارتباطی که با دوستان و دیگران دارند…
ترس از صحبت در جمع و ترس های مختلف دیگر. بیشتر والدین با انکار هیجانی ترس یا به کار بردن جمله هایی مانند تو مرد شدی، تو بزرگ شدی، خجالت داره از فلان چیز بترسی و… این حس بد را به کودک القا می کنند که از هیجان های منفی خود بدش بیاید و آنها را سرکوب کند. بعضی از والدین هم با شیوه های اشتباه تربیتی، زمینه های ایجاد ترس و ریشه دار شدن آن را در کودک به وجود می آورند. مادری که به کودک خود می گوید: «فلان رفتار را بکنی دوستت ندارم، میذارمت می رم مامان یکی دیگه می شم!» پدری که سعی دارد با ترساندن کودک از آقای پیری که مشغول نظافت پارک است یا دارد زباله ها را می برد او را وادار کند به قواعد تربیتی عمل کند مثلا به جای اینکه بگوید: «زمان تفریح تمام شده یک بار دیگه سرسره بازی کن و برویم.»، می گوید: «ببین من دارم می رم، الان آقاهه میاد می بردت!» نادانسته به جای بهره گرفتن از اصول صحیح تربیتی، با شیوه های ترساندن کودک را مجبور می کنند رفتار درست را انجام دهد. ترساندن کودک از آمپول و دکتر هم مثال دیگری از این دست است.
در همه این موارد، کودک مدام ترس دارد مبادا ارتباطش با مادر یا پدر قطع شود. مبادا مادرش تنهایش بگذارد و… این حس بد باعث می شود مدام به مادر بچسبد. والدین در واقع ندانسته بچه را مورد آزار هیجانی قرار می دهند که آثار پایدار این ترس باعث می شود وارد هر ارتباطی که می شود، نگران قطع آن باشد. این بچه ها تا سال های سال از قطع ارتباط با مادر می ترسند.
اگر زمینه های اضطرابی هم در کودک وجود داشته باشد و آن را به ارث برده باشد، ترس از جدایی مادر به شکل دیگری تغییر می کند و او مدام ترس از بیمار شدن والدین و از دست دادن آنها را خواهدداشت. حتی ممکن است مدام به نشانگر بنزین نگاه کند و مضطرب باشد: «بابا! عقربه اومد پایین نکنه بنزین تموم شه!»، «مامان! کلید جا مانده»، «صبر کن مامان من یه وسیله ای جا گذاشتم، نکنه بری من جا بمونم.» و مادامی که می رود به اتاقش و برمی گردد، با صدای بلند می خواهد او را تنها رها نکنید. بیشتر این ترس ها با اصلاح شیوه تربیتی در همان کودکی یا به وجود نمی آیند یا قابل درمان هستند. هدف ما باید جلوگیری از ریشه دار شدنشان باشد. به صورت یک قانون کلی، برای اینکه بدانید کدام ترس در کودک شما طبیعی و کدام غیرطبیعی است، باید ببینید آیا این ترس دوره ای است یا مدام وجود دارد و باعث افت عملکرد او و تداخل با زندگی اش شده یا نه.
اگر ترس کودک از چیزی تازه به وجود آمده، دنبال علت بگردید و عامل آن را حذف یا کمرنگ کنید. مثلا وقتی بچه می گوید: «به اتاقم نمی رم، اونجا هیولا ست.» یا «زیرتختم حیوانی وجود دارد.» اولین واکنش شما باید حس همدلی و حمایت باشد. درک اینکه او از چیزی ترسیده، مهم است. بدون اینکه عکس العمل آنچنانی و بیش از حد نشان دهید، با آرامش و خونسردی و بدون مسخره کردنش بگویید: «بیا برویم ببینیم چی تو رو ترسونده!» دنبال دلیل ترس بگردید. مثلا اگر عروسکی روی دیوار سایه انداخته و باد کولر تکانش می دهد و درست شبیه هیولا شده، آن را بردارید. پرده اتاق را بکشید که نور چراغ خیابان سایه درست نکند و… اگر این ترس ها همچنان با عملکرد مناسب شما ادامه داشت، باید برای ارزیابی بیشتر، کودک را نزد روان پزشک ببرید.
با شروع حساسیت زدایی تدریجی به وسیله درمانگر، مشکل آرام آرام حل می شود. فراموش نکنید که ترس های طبیعی کودک را نه نادیده بگیرید و نه بیش از حد واکنش نشان دهید. مسخره کردن و بیان جمله های تحقیرآمیز هم درست نیست مثل: «عجب بچه ترسویی!» و همچنین همدردی بیش از حد درست نیست: «بیا بغلم عزیزم! الهی بمیرم اون گربه رو دیدی ترسیدی!» چون شما با این حمایت افراطی، تصویر خطرناکی از گربه در ذهن کودک ایجاد می کنید. حتما با حمایت صحیح بچه، علت ترس را بشناسید و رفع کنید (مثال هیولا) و به رفتارهای جسورانه کودک پاداش بدهید و تحسینش کنید: «علی امروز واسه گربه تو حیاط دست تکان داد. بپر بغل بابا!» این کار باعث تقویت رفتار او می شود. بد نیست با کودک درباره ترسش حرف بزنید یا خودتان بسنجید دقیقا از چه سگی می ترسد و از صفر تا ۱۰ به ترسش چند می دهید؟ با این شیوه در حساسیت زدایی تدریجی می توان پیشرفت ها را دید و تحسین کرد: «بیا نقاشی سگ بکشیم. حالا به نقاشی ات دست بزن.» در قدم بعد اسباب بازی سگ پشمالو بخریم. در قدم بعد باید از دور به سگ نگاه کنیم. نگویید ترس نداره، بگویید ببین کاری باهاش نداشته باشیم بهمون نمی پره و همین طور پیش برویم. لزومی ندارد او به نقطه ای برسد که سگی را نوازش کند. همین که با دیدن آن و عبور از کنارش نترسد و زندگی عادی جریان داشته باشد، کافی است.
نکاتی بسیار ضروری درمورد ترس کودکان
ترس چیست,همه چیز درمورد ترس,دلایل بروز ترس,چرا می ترسیم,علل های ایجاد ترس در کودک,انواع ترس,ترس واهی چیست,راه حلی برای درمان ترس های بی دلیل,ترس چیست pdf,ترس از مدرسه چیست,ترس چیست,علت ترس چیست,دلیل ترس چیست,ریشه ترس چیست,درمان ترس چیست,همه چیز در مورد ترس,همه چیز درباره ترس,چرا می ترسیم,چرا ما می ترسیم,چرا از مرگ می ترسیم,چرا از سوسک می ترسیم,چرا از خدا می ترسیم,چرا از ریاضی می ترسیم,چرا از مرده می ترسیم,چرا از جن می ترسیم,انواع ترسها,انواع ترس در کودکان,انواع ترس در بزرگسالان,انواع ترس در کودکان,انواع ترس مرضی,انواع ترس در روانشناسی,انواع ترس کودکان